داستان سلبریتی ها ! و استراتژی قورباغه

 بایستی غالب هنرمندان و ورزشکاران متعهد را از این معدود همکسوتان وطن فروش و فریب خورده شان بازشناخت و مواضع آنها را که در راستای تضعیف تفکرات و کنش ها و واکنش های بحق نظام در عرصه داخلی و خارجی و بین المللی است، وقعی ننهاد و به زباله دان تاریخ سپرد.
 

راسخون : اینکه موضوعات محوری جامعه و مسایل با اهمیت آن را یک مشت سلبریتی و اینستا باز ناشی و جوگیر تحت تاثیر قرار بدهند و وسط هر موضوع سیاسی و فرهنگی بصورت پا برهنه و بدون خط کش و معیار وارد شده و ابراز وجود یا اظهار فضل نمایند، نمونه ای از هدف قرار گرفتن فرهنگ و نزول سطح عقلانیت اجتماعی است که اگر بیداری اجتماعی صورت نگیرد و در سطح آموزش و پرورش و... و البته منابر و تریبون ها تذکر داده نشود، رفته رفته تاثیرگذاری عده ای از این سلبریتی های وطنی غرب زده، تا جایی پیش خواهد رفت که برای تعیین مراکز مهم و نهادهای تاثیرگذار نظام نیز از آنها کسب تکلیف صورت خواهد گرفت.

اما پشت پرده حضور برخی از این غرب زده های هنرمند و بعضا ورزشکار چیست و تحت کدام پروژه قابل تجزیه و تحلیل و بررسی است؟
اینکه در جریان جنگ نرم دشمن سعی دارد که از درون به مات آسیب وارد بامر کاملا درستی است. هدف این است که اتاق فرمان نظام را تسخیر کنند و از درون نظام و بدون هزینه هنگفت، سلطه خود را رقم بزنند و حضورشان را تثبیت نمایند. اما چگونه؟

این سیاست فرانسوی ها است که در آشپزی فرانسوی قورباغه را زنده در آب سرد می اندازند تا لذت ببرد و شنا کند و نفهمد که تا مدتی دیگر پخته و خورده خواهد شد و آرام آرام آب را گرم می کنند تا غورباغه پخته شود. این سیاست خطرناک برای اجرای سیاست های نامرئی و نرم افزاری به کار می رود که قبل از اینکه فرد متوجه شود کارش تمام است.قورباغه با گرمای محیط خود را هماهنگ می کند برای همین قورباغه را در قابلمه گذاشته، کم کم آن را حرارت می دهند وقتی آب جوش آمد آن هم می پزد. فضای عمومی جامعه را به تدریج متشنج می کنند که از داخل به فروپاشی برسد و برای اینکه با واکنش مردمی مواجه نشوند ابتدا حساسیت زدایی می کنند.

به تبع این نوع سیاست، دشمن افراد و جناح ها و شخصیت هایی را که از جنس خودمان می باشد وارد عرصه کرده و کنترل و پشتیبانی می نماید و بعد از اینکه انها را بعنوان نماد و نهاد تثیبیت نمود و پایگاه اجتماعی اش را ایجاد نمود، شروع به موج سواری در بستر فالوورها و دنبال کنندگان این شخصیت و تیپ ها در فضای حقیقی و مجازی می نماید و به مرور از طریق این شخصیت ها تمام خطوط قرمز نظام را در نوردیده و حساسیت زدایی به بهترین نحو انجام می دهد و جاده صاف کن تحریم ها و تهدیدهای خارجی سیاسی و فرهنگی می شوند.

حضور فعال برخی عناصر خود فرخته و ظاهرا جذاب و مردمی در همایش ها و مراسمات مختلف فرهنگی و سیاسی و البته اظهارت ساختارشکنانه آن در قبال مسایل امنیت ملی مثل جنگ سوریه و مساله داعش و حضور مدافعان حرم در سوریه و عراق و به رسمیت نشناختن اسراییل و... همگی احتمالاتی را ایجاد می کند که انگار دشمن نه از طریق روشنفکرنمایان و نه سیاستمداران خوباخته بلکه از طریق برخی از این هنرمندان و فوتبالیست های وطن فروش که فقط نام ایران را یدک می کشند و با قوانین و مرزهای فکری و عقیدتی اش سر سازگاری ندارند،وارد عرضه مبارزه نرم شده و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهد و مواضع مخالف نظام را نهادینه کرده و یک اپوزسیون هنرمند و ورزشی در درون آستین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، تربیت می نماید.

از آنجایی که حرکت های پوپولیستی با ابزار رسانه و فضای مجازی براحتی توان موج سازی در جامعه دارند، برخی از این هنرمندان وطن ناپرست، سوار بر این امواج متلاطم، به بهانه های مختلف مثل ورود به ورزشگاه، مرگ یک هنرپیشه یا هرگونه مساله سیاسی مثل جنگ های منطقه ای و ...حرکت های رسانه ای طراحی شده از طرف جریان های مخالف نظام را رهبری می نمایند و بنوعی پیاده نظام دشمن در داخل شده اند.

الغرض که بایستی غالب هنرمندان و ورزشکاران متعهد را از این معدود هم کسوتان وطن فروش و فریب خورده شان بازشناخت و مواضع آنها را که در راستای تضعیف تفکرات و کنش ها و واکنش های بحق نظام در عرصه داخلی و خارجی و بین المللی است، وقعی ننهاد و به زباله دان تاریخ سپرد.
 

به قلم : محمدلو